چگونه از قدرت سؤالات برای برخورداری از زندگی بهتر استفاده کنیم؟
مروری بر کتاب «سؤالاتت را تغییر بده تا زندگی ات تغییر کند» اثر ماریل آدامز.
این یکی از کتابهای مفیدی است که خواندهام. در این کتاب قدرت پرسشها و چگونگی تأثیر آنها بر زندگی ما را برای بهتر یا بدتر شدن توضیح میدهد و این که چگونه سؤالات صحیح می تواند تفکر ما و در نتیجه اعمال و نتیجه ما را هدایت کند.
این کتاب سرشار از ایدههای عالی است و در آن یک روش جدید و مطمئن برای فکر کردن معرفی شده است که میتواند تأثیر مثبتی بر زندگی همه ما بگذارد.
«تفکر سؤالی» (Question Thinking) مهارتهایی را برای مشاهده و ارزیابی تفکر فعلی ما از جمله سؤالاتی که از خود میپرسیم فراهم میکند و سپس ما را در طراحی سؤالات جدید برای گرفتن نتایج بهتر راهنمایی میکند.
دکتر ماریل آدامز در این کتاب روشها، مهارتها و ابزارهایی، برای اجرای ساده «تفکر سؤالی»، در خانه یا محل کار، ارائه میدهد و به ما میآموزد چطور میتوانیم با تمرکز بر یادگیری بهجای قضاوت کردن، مؤثرتر و کارآمدتر باشیم.
مشخصات کتاب
کتاب سؤالاتت را تغییر بده تا زندگی ات تغییر کند با عنوان اصلی (Change Your Questions, Change Your Life) اثر خانم دکتر ماریل آدامز است که توسط آقای سید حمید میرغفوری ترجمه شده است. کتاب در 240 صفحه و در یازده فصل تنظیم گردیده و نشر سایه سخن آن را در سال 1400 به چاپ رسانده است. ویراست دوم آن هفت بار تجدید چاپ شده است و من ویراست سوم این کتاب را در سال 1401 تهیه کردم.
این کتاب، کتابی پر فروش در سطح جهانی است که روایتی داستانی دارد و بر اساس تحقیقات و اصول علمی نگاشته شده است.
مشخصات نویسنده
خانم دکتر ماریل آدامز (Marilee Adams) (متولد 22 سپتامبر 1945) موسس و رئیس انیستیتوی پرسوجو و ابداعکننده تفکر سؤالی هست که به مدت 25 سال روان پزشک بود و به افراد، زوجها و خانوادهها در استفاده هوشمندانه از پرسوجو و ایجاد احتمالات جدید برای خودشان کمک میکرد. وی عضو گروه مدیریت و آموزش کالج تربیت معلم دانشگاه کلمبیا است و با شوهرش اد آدامز که هنرمند است در شهر لمبرویل نیوجرسی زندگی میکند.
ماجرا برای نویسندة کتاب «سؤالاتت را تغییر بده تا زندگی ات تغییر کند» از کشفی مهم در زندگی خودش شروع شد؛ زمانی که دانشجوی جوان و مصممی بود و روی رساله دکتریش کار میکرد و فکر میکرد کارش عالی است و انتظار تشویق از مشاورش را داشت، اما بازخورد منفی از او دریافت کرد. در این لحظه به جای احساس ناتوانی با یک سؤال مناسب که «الان چطور میتوانم بهترش کنم» به جای گیرکردن در باتلاق خود قضاوتگری که چه کاستی و چه اشتباهی کردم، به خود اطمینان لازم برای عملی سازنده را میدهد.
محتوای کتاب
کتاب سؤالاتت را تغییر بده تا زندگی ات تغییر کند، روایتی داستانی دارد. نام شخصیت اصلی داستان «بن نایت» است. شخصی سرسخت که مشکلاتش را بروز نمیدهد و ترجیح میدهد کارهایش را خودش انجام دهد. او معتقد است پاسخ همه چیز را میداند پس همیشه حق با اوست و به این که «مرد پاسخها»ست افتخار میکند. او فردی کاردان با تسلط بر فنآوری و دانش مهندسی است. علیرغم این ویژگیها بن در پُست مدیریتی جدیدش درمانده است و با کارمندانش مشکل دارد، همچنین رابطه پر تنشی با گریس (همسرش) را تجربه میکند. در ادامه به پیشنهاد الکسا هارت مدیر اجرایی شرکتش که مدیری خوشبین، ورزیده و با اعتماد به نفس است از راهنماییهای جوزف ادوارد مربی اجرایی سؤال و جواب بهره میبرد و از مشکلاتش با موفقیت عبور میکند.
بنیاد اصلی کتاب بر «تفکر سؤالی» است و به بررسی قدرت سؤالات و تأثیر آنها در زندگی افراد میپردازد. تفکر سؤالی به معنی تمرکز بر سؤالات و تلاش برای به دست آوردن پاسخهایی مؤثر و قابل اعتماد است. در این نوع تفکر، فرد به جای تمرکز بر پاسخها و راهحلها، بر روی سؤالات تمرکز میکند و سعی میکند به پاسخهای مناسب و کامل برای آن سؤال دست پیدا کند.
«تفکر سؤالی» سیستمی متشکل از مهارتها و ابزارهاست که در آن تقریباً برای مواجهه با هر موقعیتی از سؤالات استفاده میشود. مهارتی نرم که به نظر خیلی ساده است ولی نباید قدرتش را دست کم گرفت. بهبود این مهارت شکست و موفقیت را تعیین میکند. این سیستم به معنای واقعی کلمه فکر کردن را به عمل، آن هم عملی متمرکز و مؤثر تبدیل میکند.
«تفکر سؤالی» روشی برای شناخت سؤالات و به چالش کشیدن آگاهانه مشکلات کهنه است. در این روش فرد توانایی و مهارت ارزیابی و مشاهده افکار و آگاهی از چگونگی طرح سؤال جدید از خود به منظور گرفتن نتایج بهتر و انتخابهای زیرکانهتر را کسب میکند. در کل، تفکر سؤالی یک نوع تفکر است که با تمرکز بر سؤالات و به دست آوردن پاسخهایی مؤثر و قابل اعتماد، به بهبود مهارتهای تفکر، ارتباطی، حل مسئله و تصمیمگیری فرد کمک میکند. این امر با سؤال کردن از خودمان شروع میشود و با سؤال کردن از دیگران ادامه مییابد.
این روش، در تضاد با باور اغلب مردم است؛ چراکه بیشتر مردم باور دارند برای حل مشکل باید در پی جواب بود، بنابراین بیشتر به جواب نیاز دارند تا سؤال، اما در این کتاب نشان داده میشود که بهترین راه حل یک مسئله این است که ابتدا به سؤالات بهتری برسیم؛ چراکه سؤالات تقریبا در سراسر زندگی ما بخشی از پردازش ذهناند و در حقیقت فکر کردن ما به شکل سؤالات درونی و پردازش پاسخ آن سؤالات است که اغلب به سؤالاتمان با انجام دادن کاری پاسخ میدهیم.
نویسنده تأکید میکند که سؤالات به عنوان وسیلهای برای ایجاد تفکر و تأمل در زندگی ما عمل میکنند. او معتقد است سؤالاتی که در ذهنمان میپرسیم، شکل زندگی ما را تعیین میکنند و میتوانند تصمیمات و رفتارهای ما را تحت تأثیر قرار دهند. او با استفاده از مثالهایی از زندگی واقعی، به خوانندگان کمک میکند تا چگونگی تأثیر سؤالات در تصمیمگیریها و رفتارها را درک کنند و در ادامه راهکارهایی برای ایجاد سؤالات مثبت و سازنده در ذهن ارائه میدهد و تأثیر سؤالات مثبت بر جنبههای مختلف زندگی (روابط، خلاقیت، اعتماد به نفس و کسب و کار) را نشان میدهد.
خانم آدامز در این کتاب دوازده ابزار قدرتمند برای زندگی و کار را معرفی میکند. چند مورد از این ابزار به شرح زیر است:
ابزار 1: تقویت خود مشاهدهگر
نظارت اولین ابزار کار است. برای تغییر هر چیزی ابتدا باید بدانیم از کجا شروع کنیم. آشنایی با این که چطور خود را از بیرون بنگریم و به دور از موضع «قضاوتکننده»، افکار و احساسات و اعمالمان را ببینیم، به خود توجه کنیم و به آرامش برسیم. هر قدر بهتر مشاهده کنیم (ناظر درونی) در ایجاد تغییرات لازم موفقتر خواهیم بود. کلید موفقیت، ورزیده کردن ماهیچه مشاهدهگرمان است.
ابزار 2: استفاده از نقشه انتخاب به عنوان راهنما
نوع سوالی که از خودمان میپرسیم عملاً ما را در یکی از حالتهای قضاوتکننده یا یادگیرنده قرار میدهد. وقتی در حالت یادگیرنده قرار داریم تقریباً در انجام دادن هر کاری مؤثرترین خواهیم بود و بیشترین ابتکار و بیشترین گزینهها در برابرمان قرار خواهد گرفت
قضاوتکننده بودن یعنی دنبال مقصر گشتن یا زندگی کردن با نکات منفی یا منتقد بودن که با قضاوت کردن فرق دارد. یکی از مترادفهای قضاوتکننده حملهکردن به خود و دیگران است. قضاوت در مورد سؤالات، ذهن ما را میبندد چون به دنبال عیوب و فرد مقصر هستیم.
هر بار که سوال میکنیم، یا در حال قضاوت هستیم یا در حال یادگیری و نمیتوانیم همزمان هر دو را انجام دهیم. بنابراین ما در هر لحظه از زندگی با دو انتخاب بین مسیر طرز فکر «یادگیرنده» و «قضاوتکننده» روبرو هستیم.
نقشه انتخاب ابزاری است برای کمک به ترسیم مسیرهای مؤثرتر در زندگی تا در هر کاری به نتیجه بهتری برسیم. این نقشه کمک میکند در مهمترین دوراهی زندگی یعنی مسیر یادگیرنده یا مسیر قضاوتکننده ناظر بهتری باشیم. این دو مسیر طرز فکر ما هستند. بخش کلیدی «تفکر سؤالی» به توانایی ما در تشخیص طرز فکرهای «یادگیرنده» و «قضاوتکننده» بستگی دارد.
ابزار 3: بهره بردن از قدرت سؤالات
سوالات دو حالت دارند: سوالات درونی (سوالات شخصی که از خودمان میپرسیم) و سوالات میان فردی ( سوالاتی که از دیگران میپرسیم). در هر صورت لازم است آگاهیمان را نسبت به کمیت و کیفیت این سوالات افزایش دهیم؛ زیرا تمام اعمال ما ناشی از سوالات است.
سوالات از اهمیت بسیاری برخوردارند. برخی از مزایای سوال کردن عبارت است از: جمعآوری اطلاعات، تقویت قوه ادراک و یادگیری، برقرار و بهبود روابط، رفع اختلافها، شفافسازی و تایید شنیدهها و ….، پس سعی کنیم در گفتگو کمتر حرف بزنیم و بیشتر سوال بپرسیم.
ابزار 4: تشخیص طرز فکر یادگیرنده و سوالات قضاوتکننده
استفاده از فهرست سوالات قضاوتکننده یا یادگیرنده به عنوان ابزاری برای تشخیص طرز فکر یادگیرنده یا قضاوتکننده است. سوالاتی که با هر کدام از این دو طرز فکر مرتبطاند ما را حالتهای روحی مختلفی هدایت میکنند و این حالات مختلف ما را در وضعیتی قرار میدهد که کاملاً متفاوت عمل کنیم.
سوالات قضاوت کننده ممکن است باعث تنش و هجوم افکار منفی و ترس و فقدان انرژی یا حتی احساس افسردگی گردد. اما با رهایی موضع قضاوتکننده و انتقال به حالت یادگیرنده میبینیم که سولات یادگیرنده به ما انرژی، دید مثبت، احساس آرامش و امید میدهد.
| سوالات یادگیرنده | سوالات قضاوت کننده |
| چه ارزشهایی دارم؟ | چه مشکلی دارم؟ |
| چه چیز را در طرف مقابلم تحسین میکنم؟ | تقصیر کیست؟ |
| آیا مسئولیتپذیر بودهام؟ | کجای کارم اشتباه است؟ |
| چه چیز میتوانم یاد بگیرم؟ چه فایدهای دارد؟ | چطور میتوانم ثابت کنم حق با من است؟ |
| فلانی به چه فکر میکند؟ چه میخواهد؟ چه احساسی دارد؟ | چرا فلانی اینقدر احمق است؟ |
| هدف کلیام چیست؟ | چطور میتوانم کنترل داشته باشم؟ |
| احتمالات دیگر چیست؟ | چرا خودمان را به دردسر بیندازیم؟ |
| طرز فکر یادگیرنده | طرز فکر قضاوتکننده |
| پذیرش خود یا دیگران | قضاوت خود و دیگران |
| پاسخگو و متفکر | انفعالی و بدون فکر |
| مسئولیتپذیر | ملامتگر |
| ارزش قائل شدن برای ندانستن | همهچیزدان |
| انعطافپذیر و انطباقپذیر | انعطافناپذیر و سرسخت |
| کنجکاو | حق به جانب |
| اهمیت دادن به دیدگاه دیگران | اهمیت دادن به دیدگاه خود |
| آموختن از اشتباهات | پرهیز از اشتباهات |
ابزار 5: برقراری ارتباط دوستانه با موضع قضاوتکننده
آگاهی از پذیرش حالت قضاوت کننده مهم است چون توانایی ما را برای رفتن به حالت یادگیرنده قویتر میکند. در حالت یادگیرنده بیشترین کارایی و هماهنگی و ارتباط را با دیگران داریم.
گرفتار شدن در موضع قضاوتکننده بخشی از وجود انسان است بهخصوص وقتی کارها درست پیشنمیرود. ما نمیتوانیم از حالت قضاوتکننده خلاص شویم ولی میتوانیم بیاموزیم که کنترلش کنیم. لازم است موضع قضاوتکننده را بپذیریم و لحظه به لحظه حالت یادگیرنده را تمرین کنیم. آگاهی، تعهد، همدلی، شجاعت، بخشش و پذیرش ویژگیهایی هستند که برای بهبود خودمان و تنظیم مسیرمان به سوی حالت یادگیرنده نیاز داریم.
در کل، کتاب “سؤالاتت را تغییر بده تا زندگیت تغییر کند” یک راهنمای خودآموز مفید و عملی برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی است. این کتاب مکمل روشهای ذهن آگاهی و هوش هیجانی است. با خواندن این کتاب، خوانندگان میتوانند الگوهای منفی در زندگی خود را تغییر دهند و با استفاده از سؤالات مثبت و سازنده، بهترین تصمیمات را در مواجهه با مشکلات و چالشهای زندگی خود بگیرند.
در اینجا چند گزیده از متن را ملاحظه بفرمایید:
- هنر پرسشگری، ذهن و چشم و قلبمان را باز میکند. ما با پرسشهایمان میآموزیم، ارتباط بر قرار میکنیم و میآفرینیم.
- نتایج عالی از سؤالات عالی شروع میشود.
- سؤالات قسمت حیاتی ارتباطاتاند ولی نقششان در تفکر همیشه آشکار نیست. قدرت واقعی سؤالات به حدی است که امکان دارد کل زندگیات را تغییر دهد این مسئله به افزایش کیفیت و کمیت سؤالات که از خود و دیگران میپرسیم بر میگردد مهم است بدانیم هدفمان از مطرح کردن سؤال چیست.
- همه ما قضاوتکنندههای در حال بهبودیم.
- هیچ کس برای همیشه در حالت یادگیرنده قرار نمیگیرد، منحرف شدن به وضع قضاوتکننده طبیعت انسان است.
به نظر میرسد این کتاب میتواند شروع خوب و مقدماتی برای ورود به بحث مهارتهای تفکری و آشنایی با آنها باشد، بنابراین مطالعه آن را به علاقهمندان پیشنهاد میکنم، زیرا:
تفکر سؤالی به افزایش خلاقیت و پایداری فرد در مواجهه با چالشهای زندگی کمک میکند. با تمرکز بر سؤالات، افراد میتوانند با دقت بیشتری در مسائل مختلف نگاه کنند و پاسخهایی متفاوت وابداعی برای آنها پیدا کنند.
همچنین، تفکر سؤالی میتواند به بهبود مهارتهای تفکر انتقادی و تحلیلی فرد کمک کند، زیرا فرد در این نوع تفکر، بر روی تحلیل مسائل و مشکلات تمرکز دارد و سعی میکند به پاسخهای منطقی و قابل اعتماد دست یابد.
همچنین، تفکر سؤالی میتواند به بهبود مهارتهای ارتباطی و تعاملی فرد کمک کند، زیرا فرد با پرسیدن سؤالات مناسب، میتواند موضوعات مختلف را از نظر مخاطبان خود بررسی کند و به دستیابی دیدگاههای مختلف درباره مسئله موردنظر کمک کند.
همچنین، تفکر سؤالی میتواند به بهبود مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری فرد کمک کند، زیرا با پرسیدن سؤالات مناسب، فرد میتواند راهحلهای بهتر برای مشکلات مختلف به دست آورد.
دیدگاهتان را بنویسید